Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-06@02:59:42 GMT

چرا مادر بهتر می‌تواند کودک را تربیت کند؟

تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۳۶۴۹۴

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، زهرا خیراتی‌فرد ـ امام خمینی (ره) با در نظر گرفتن اوّلیت و اولویت مادر در تربیت کودک، اغلب خطابات خود را در مورد تربیت کودکان، متوجه مادران و بانوان داشته و فرموده‌اند: بچه در دامن مادر بهتر تربیت می‌شود تا در جوار پدر. عاطفه مادری سبب می‌شود او بیش از دیگران به کودک خود توجه نماید و نیز موقعیت زیستی ـ روانی و همراهی دائمی مادر با کودک، نقش بالاتری نسبت به پدر که زمان کمتری با کودک می‌گذراند، دارد و کودک، او را به عنوان اولین و مطمئن‌ترین رهبر می‌پذیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



خانم طباطبایی، عروس امام (ره) نقل می‌کند: «امام (ره) نقش مادر را در خانه بسیار تعین‌کننده می‌دانستند و به تربیت بچه اهمیت زیادی می‌دادند. گاهی ما به شوخی می‌گفتیم: پس زن باید همیشه در خانه بماند؟ ایشان در جواب می‌گفتند: شما خانه را کم نگیرید، تربیت بچه‌ها کم نیست. اگر کسی بتواند یک نفر را تربیت کند، خدمت بزرگی به جامعه کرده است. ایشان معتقد بودند که تربیت فرزند از عهده مرد بر نمی‌آید و این کار دقیقاً به زن بستگی دارد؛ چون عاطفه زن بیشتر است و قوام خانواده هم باید براساس محبت و عاطفه باشد».

تأکید بر نقش مادر به منظور نفی نقش پدر و یا کم اهمیت جلوه دادن آن نیست؛ چرا که اسلام بار کلی صیانت از حریم خانواده و رشد دادن اعضای آن به سوی کمال را بر دوش مردان نهاده است. اما از جایگاه ارزشمند و تأثیرگذار مادر در این زمینه، نسبت به نقش پدر، نباید غافل شد؛ جایگاهی که نزد امام (ره) از شرافت بسیار بالایی برخوردار بود؛ آنچنان که زنان را در این شرافت جلوتر از مردان می‌دانستند و با الهام از آموزه‌های دینی در زمینه مقام و شأن مادر می‌فرمود: یک شب مادر نسبت به فرزندش از سال‌ها عمر پدر متعهد، ارزنده‌تر است.

تربیت انسانی و اسلامی شاخص‌ترین و اصلی‌ترین وظیفه زنان در کسوت مادری است؛ چرا که به عقیده امام (ره): «شما [بانوان]مسؤولید که در دامن‌های خودتان اولاد‌های متقی بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید...».

 سهم مادر از تربیت کودکان

روان‌شناسان ۸۰% تربیت کودک را سهم مادر می‌دانند؛ چرا که اولین برخوردها، جملات و آشنایی‌ها هرگاه استمرار پیدا کند و با نیروی روانی و اثرگذاری در دل آدمی نفوذ پیدا کند، تأثیر به سزایی بر او می‌گذارد. کودک نیز پس از تولد با نخستین فردی که تماس و ارتباط برقرار می‌کند ـ یا به عبارتی ارتباط قبلی خود را ادامه و گسترش می‌دهد ـ مادر است که اگرچه این ارتباط به ظاهر ارتباطی زیستی است، اما سبب پیدایش و تقویت رابطه روانی و عاطفی، به عنوان نخستین عامل رشد و تکامل کودک می‌شود.

کودک، به وسیله مادر با دیگران آشنا شده و ارتباط برقرار می‌کند و مادر تکیه‌گاه قابل اعتماد و منبع کسب اطلاعات و آگاهی‌های لازم و جدید برای وی محسوب می‌شود؛ چنانچه در این زمینه گفته شده: کودک در آغوش مادر وابسته‌تر از هر موجود دیگری روی زمین است؛ ولی در همان جا نخستین تأثیرات اخلاقی، محبت و خداشناسی را احساس می‌کند.

«مادر» معمار شخصیت کودک است

رعایت اصول اخلاقی در انسان نتیجه توسعه نخستین تأثیرات محبت و خداشناسی است که نوزاد احساس کرده است. این جایگاه کلیدی مادر سبب می‌شود اولین عنصر لازم در تربیت، یعنی پذیرش از سوی متربی به راحتی برایش حاصل شود. از سوی دیگر علاوه بر اینکه خود، عامل انسانی تربیت است، نقش تعیین کننده‌ای در کنترل و انتخاب عوامل غیر انسانی تربیت، همچون محیط، دوستان و ... دارد.

باید توجه داشت که این تأثیرات تنها در بعد روانی کودک خلاصه نشده، بلکه به تبع آن در سایر ابعاد زندگی او دخالت خواهد داشت. روان‌شناسان در تحقیقی پس از بررسی کودکان جدا از مادر به این نتیجه رسیدند کودکانی که با مادران خود زندگی کرده‌اند، از جنبه‌های رشد بدنی، ادراکی، حافظه، شناخت محیط، هوش و رشد اجتماعی بر کودکانی که جدا از مادر زندگی کرده‌اند، برتری دارند.

امام خمینی با توجه به الگو و رهبر فکری بودن مادر برای کودک، شخصیت وجودی، انحراف و فساد او را در چگونگی تربیت کودک مؤثر دانسته و می‌فرمود: مادر خوب، بچه خوب تربیت می‌کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می‌آید. امام مادر را معمار شخصیت کودک دانسته و می‌فرمود: آن قدری که اخلاق مادر در بچهی کوچولو نورس تأثیر دارد و به او منتقل می‌شود، از دیگران عملی نیست. اعمال و رفتار مادر برای کودک حجیت و مرجعیت بالایی دارد، از این رو شخصیت مادران، شاخص سعادت و انحطاط جامعه قرار می‌گیرد.

امام راحل نیز زنان را به درک فضایل و علم‌آموزی و پیشه کردن تقوا و تهذیب نفس فرا خوانده و می‌فرماید: «.. شما فضایل تحصیل کنید تا کودکان شما در دامان شما به فضیلت برسند.» هم چنان که که گفته‌اند: «اگر به یک مرد علم بیاموزی، تنها به یک مرد آگاهی داده‌ای؛ اما اگر زنی را علم آموختی، در واقع به یک خانواده آگاهی بخشیده‌ای.»

امام در این حوزه، دید عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تری داشتند و دامنه تأثیرات را شامل مراحل قبل از تولد و حتی قبل از ازدواج نیز می‌دانستند. چنان‌چه اسلام نیز به جریان وراثت صفات اخلاقی، جسمانی و حتی معنوی بسیار اهمیت داده و دستورات متعددی برای کنترل شرایط و بهسازی آن‌ها در دوران‌های مختلف مراحل رشد انسان، از قبل از تولد تا دوران‌های بعد دارد.

 امام، علت وجود چنین دستوراتی را تربیت صحیح افراد جامعه بیان می‌فرمود. امام در مباحث آسیب‌شناسی، ویژگی‌های خاص مربی و متربی را در نظر گرفته و حساسیت‌های خلاء وجودی مادر و نیاز عاطفی کودک را از یک سو و شاکله تربیتی اخلاقی مادر را از سوی دیگر، نکات ضربه‌پذیر و آسیب‌ساز معرفی کرده است و بر بحث تربیت انسانی با تذکر به بانوان در جهت اصلاح خود و سپس فرزندان، یعنی افراد جامعه آینده، بسیار تأکید می‌کردند.

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: امام خمینی روز زن جایگاه زن روز مادر تربیت کودک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۳۶۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛

چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آن‌چه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگ‌ترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.

مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جست‌وجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینه‌ای است که سخنان آیت‌الله علم‌الهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شده است.

علم‌الهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویت‌های دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ به‌خصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او هم‌چنین به‌عنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب

این سخن که زنان ایرانی براساس آن‌چه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشته‌اند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامه‌ی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگی‌های مثبت زنان و البته مردان شمرده می‌شود، هم بی‌راه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علم‌الهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمی‌آید و می‌تواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب می‌شود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟

منیژه دل‌بسته‌ی بیژن شاهزاده‌ی ایرانی می‌شود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بی‌هوش به شبستان خود می‌آورد و همه‌ی این اتفاقات بدون اجازه‌ی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ می‌دهد. بیژن در قصر او به هوش می‌آید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی درباره‌ی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه می‌کند این بیت را به زبان می‌آورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را می‌توان در شاهنامه خواند.

البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیت‌هایی می‌توانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین می‌گوید:

به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن‌ که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود

این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها می‌گوید، درحالی‌که در بیت استنادی امام‌جمعه‌ی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده می‌شود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هم‌معنا نیست. با این حال هم‌چنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات می‌بینیم هیچ‌کدام توصیه‌ی فردوسی نیست و سخنان شخصیت‌های شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزش‌های ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعه‌ای از ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی زمانه‌ی خود را منتقل می‌کند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنان‌که در همین بیت‌های بالا پسرزا بودن جزو ارزش‌هایی شمرده شده است.

در شاهنامه زنان برجسته‌ای نقش‌آفرینی کرده‌اند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمی‌توانند باشند. برخی از زنان برجسته‌ی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نمانده‌اند و از جمله‌ی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب هم‌خواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.

در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیش‌تر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:

رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است

درست است که فکر می‌کنم شاهنامه ارزش‌های جهانی دیگر را منتقل می‌کند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمی‌برد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیه‌هایی شایسته‌تر می‌توان یافت، مضمون‌هایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمون‌ها دادگری است. دادگر در شاهنامه هم‌صفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفه‌ی صاحب قدرت. فردوسی می‌گوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس

2727

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919

دیگر خبرها

  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از شاهنامه | لااقل بیت هایی بهتر پیدا می‌کردید
  • جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
  • چگونه کودک باهوش‌تری داشته باشیم؟
  • هر روز ۳۷ کودک فلسطینی مادر خود را از دست می‌دهند
  • فاجعه انسانی در غزه؛ هر روز ۳۷ کودک فلسطینی مادر خود را از دست می‌دهند
  • سازمان ملل: هر روز ۳۷ کودک فلسطینی مادر خود را از دست می‌دهند
  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار
  • آنروا: روزانه ۳۷ کودک در غزه مادر خود را از دست می‌دهند
  • اجرای بزرگ‌ترین پروژه درمانی خراسان شمالی آغاز شد
  • آغاز بزرگ‌ترین پروژه درمانی خراسان شمالی/ کلنگی که در نهایت بر زمین خورد